رسانه ها

این وبلاگ به بررسی رسانه ها الی الخصوص ماهواره های فارسی زبان میپردازد !

رسانه ها

این وبلاگ به بررسی رسانه ها الی الخصوص ماهواره های فارسی زبان میپردازد !

از علینژاد تا علیزاده تفاوتی به ظاهر ناچیز اما به وسعت حیا ! + فیلم


نان پاره زمن بستان جان پاره نخواهد شد.. این کلام مولاناست که جان پر مایه اش را به نان بی ارزشی نمیفروشد. و این کلام یک ایرانی مشهور و ادیب و عاشق دین و خرقه پوش هست که خرقه فروشی را ننگ می داند. تاریخ ایران زمین در خاطراطش مردانی دارد که سرشت و نهاد تاریخی این مرز و بوم شده اند مردان این سرزمین رهرو با هم پیمانانشان غیرتی را آفریدند که در دنیا بی مثال بوده و هست و چه زیباست که شریعت آسمانی هم این کلام را متضمن می شود که از دامان زن عفیف و پاک نیت است که مرد سرزمینم با غیرت و با هیبت به معراج شرف و انسانیت دست پیدا کرده اند و جان خود را فدای این حجب و حیای زن مسلمان ایرانی کرده اند چرا که برای دل مریض و فکر هرزه ؛ جان عطا کردن خود هرزگی است چه در کلام و چه در منطق و چه در عمل ؛ بنابراین غیرت ایرانی با حجب و حیای زن ایرانی است که مقدار و ارزش پیدا میکند.

آنها که به دریوزگی میزنند نباید غیرت ایرانی را تفسیر متناسب با حال و روز امروز دنیای پرآشوب و فاسد کند .

می گویند دنیای جدید میطلبد ، چه چیزی را ؟ بی غیرتی را ؟! این جمله ی بعضی آدم هاست که میخواهد همه را شبیه به دنیای بی چارچوب خود کنند ؛ چارچوبی که نباشد در هم روی پاشنه نمیچرخد ! چارچوب اخلاق جامعه هم توسط این آفت ها موریانه خور شود چارچوب معنوی جامعه هم بر روی پاشنه نخواهد چرخید.

دنیای امروز همچنان دنیای وسوسه های شیطانی باقی مانده و حتی آلوده تر هم شده دنیای جنگ امواج فکرهای معیوب که از پشت میزهای یک برنامه تلویزیونی به مخاطب تلقین و دیکته میشود. در سبد تقاضای مخاطبین برخی شبکه های ماهواره ای میوه های گندیده ای قرار میگیرد که حاصل نگرشهایی با درون مایه های نیهلیستی است.

پای رسانه های ماهواره ای به میان آمد یاد تخصص ویژه مجری آمریکا افتادم ، معصومه علینژاد مجری شبکه صدای آمریکا که خود میگوید هر شخصی تخصصی دارد و تلویحاً اذعان میکند که تخصص من فعالیت در راستای قبح زدایی از بیحیایی و تبلیغ برای بی حجابی است !

این شخص به گونه ای عمل میکند که گویی مسئله در حجاب فقط مختص ایران هست. خیر حجاب و لزوم پوشش در همه کشورها وجود دارد و عدم رعایت ان در همین آمریکای فاضله ی علینژاد گاهاً با برخورد شدید روبرو میشود . همین چند روز پیش بود که یه زوج عروس برهنه توسط پلیس آمریکا دستگیر میشود. بنابراین خود موضوع پوشش نیاز یک انسان هست و به سخره گرفتن آن ، فی نفسه خالی از اشکال نیست. بنابراین اختیار افسارگسیخته ای که معصومه علینژاد همواره در سوءاستفاده کردن از آن است دارای پس زمینه ی فکری حیوانی میتواند باشد و بس ؛ و در شعور انسانی نیز بی معنی و بی منطق هست.

منتهی آنچه که علینژاد مورد بحث و تاکید قرار میدهد پوشش اسلامی زن ایرانی هست و مانورهای این شخص فقط بهانه ای هست برای نشانه رفتن به عمق تفکر اسلامی که در وجود زنان ایرانی وجود دارد.

آنچه در ایران اسلامی وجود دارد دستورات مطابق با آیین الهی و اسلامی است و میزان پوشش زن باحیای ایرانی هم طبق این دستورات به زنان جامعه میرسد .

اما این بحث اختیار و آنچنان که امثال معصومه علینژاد سعی میکنند در تعارض با اخلاق ازش بسازند بحث بسیار پیچیده ای حتی در بیان همان فلاسفه ی غربی هست اما آخر تا بکجا قرار هست به بهانه آزادی همواره در جنگ بین اخلاق وآزادی و اختیار همواره اخلاق را فدا و قربانی کنیم و این عصاره ی اجتماع سالم را نحیف و نحیف تر شود ؟

اصلاً آیا خود این موضوع به پایین کشیدن ارزش اصلی آزادی واقعی برای انسان ها نیست؟

آیا این منحرف کردن افکار جوامع انسانی از رسیدن به آزادی واقعی و دستیابی به ارزش و هدف اصلی زندگی نیست؟

تا به کی قرار است بستر و سرمایه و امکانات رسانه ای در اختیار افراد مریض دلی مانند علینژاد قرار بگیرد که یک موضوع شناخته شده اخلاقی را دستمایه افکار بیپشتوانه خود قرار دهند !

پایانی برای تکاپوهای هر چند وقت این رسانه ها متصور نخواهیم بود اما دلمان برای صرف این هزینه های هنگفت میسوزد و برخی آدمهای کوتاه فکر و معدودی که با این بیمار همراه شوند چرا که از قبل گفته اند یک دیوانه ممکن است سنگی به چاه بیاندازد که هزاران عاقل نتوانند آنرا به بیرون بیاورند بنابراین اگرچه زن ایرانی جواب این تفکرات مسموم را داده اند اما خطر این دیوانه برای جامعه را باید همیشه در نظر گرفت .

یک نمونه از این پاسخ در همین المپیک اخیر بود جایی که زن ایرانی با وقار و حفظ شخصیت اسلامی خود پای در عرصه میگذارد و اولین مدال زنان ایران و رکورد کم سن و سال ترین زن مدال آور المپیک را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان میاورد. که در تناقض اساسی با شعارهای تیک و پاره شده امثال علینژاد است که همواره سعی میکند حجاب را موضوع دست و پاگیر و مانع پیشرفت زنان جامعه معرفی کند.

 

اگرچه مطمئنن کوتاهی هایی در موضوع زنان وجود دارد که نیاز به تلاش هست و مهم اینست که اراده ی موجود در جامعه در رفع این مشکلات هست همچنان که در موضوعات دیگر هم وجود دارد. پس اینکه بازویی در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد که جلوی حضور زن ایرانی را بگیرد مدل پسمانده ای هست که فقط بدست کارخانه ای مانند voa و ... این پسمانده میتواند بازیافت شود و تبدیل به یک چالش دوره ای خبری شود که همواره علینژاد بصورت دوره ای آن را در فک و دهان خود بچرخاند.

بهرحال فرق معصومه علینژاد که در نشستهای فمینیستی مختلف مایع شرمساری خانواده خود میشود با بانویی که پرچم ایران را در جهان برافراشته میکند فاصله ای بین زمین و آسمان هست ، یکی میتواند قهرمان یک ملت شود و یکی هم منفور یک ملت . و چه زیبا که همچنان مرد با غیرت ایرانی در این میان از حضور بجا و با حیای زن ایرانی در تمام  امور موجه نه تنها دفاع میکند بلکه تشویق میکند و زمینه آن را نیز فراهم میکند.



فیلم زیر همراه با متن بالا میتواند سند گویایی باشد.






 




رمز گشایی یک قتل توسط BBC + فیلم


فروردین 1395، BBC در بخشی از اخبار خود همانطور که در کلیپ بالا مشاهده کردید به سراغ یک قتل رفته و آن را رمزگشایی کرده است.


زمان قتل : قتل یک ماه قبل رخ داده است.

محل وقوع جنایت : گلاسکو شهری در اسکاتلند از اتحادیه پادشاهی بریتانیا.


سالیانه حدود 100 نفر به طرق مختلف در شهر لندن پایتخت انگلستان به قتل میرسند اما BBC هیچکدام را پیگیری نمیکند تا زوایای پنهان قتل و چرایی آن را کشف کند ، حال چه شده که این قتل برای BBC حیثیتی میشود و آن را یک ماه دنبال میکند تا به نتیجه برسد آن هم وقتی مقتول شخصی پاکستانی است.


اگرچه پدیده ی قتل مذموم هست و مورد نکوهش دین مبین اسلام می باشد اما وقتی دیالوگ های BBC  را میشنویم که از ارتباط و ریشه های مذهبی قتل میگوید بی اختیار ذهنمان میرود به سوی موذیگریهای همیشگی و اهداف بلند مدت رسانه ی رسمی دولت بریتانیا !


این رسانه وسیع بین المللی ( گزارش هم در سطح بین المللی تهیه شده است ) از فرقه ای به نام احمدیه نام میبرد و با فنون رسانه ای سعی در مظلوم نمایی برای این فرقه دارد ، جالب اینجاست که BBC این فرقه را اسلامی مینامد و به نظر BBC که در برنامه های خود چه بطور زیر جلدی و چه واضح بر طبل لائیکی میکوبد حالا پشتیبان مسلمانان عالم شده است !





فرقه احمدیه هم از سوی سنی و هم از سوی شیعه بکلی مردود است. و جالب اینست که BBC با فتوای خود این فرقه را اسلامی میداند ! و دلش برای این فرقه ی ضاله میسوزد تا به آنجا که یک قتل را که آنهم شاید (!!) مرتبط به انحراف آن شخص باشد تا این حد دنبال میکند در حالیکه از کنار ماجرای شبیه آن و بدون شبهه ی ماه های قبل میگذشت ؛BBC  از کنار ماجرای تلخ و حزن بر انگیز قتل معلول ایرانی در سال 1380 و یا از رخداد آتش زدن دختر مسلمان در 1393 میگذرد و پاسخ به اینکه چرا آنجا این مقدار پیگیر و سینه چاک نبوده است را قیامتی که به آن اعتقاد ندارد موکول کرده است.

 

ادامه مطلب ...

بررسی سن اعضای مجلس خبرگان در بی بی سی توسط !!! + لیست سن اعضای محترم خبرگان رهبری

ویدئوی زیر اگرچه به اندازه کافی خود گویای همه چیز است و شرح بر آن ، پرچانگی است ؛ اما باید پرسید چرا گاهی بعضی ها در بعضی جاه ها به بعضی رسانه ها بعضا اعتماد بیشتری دارند !!

آنهایی به این رسانه ها پناه میبرند که تا همین چند وقت پیش در کنار ما مینشستند و سخن ها میگفتند از وطن دوستی!!

آری ، دو صد گفته چون نیم کردار نیست ، جان برادر !


اینها را چه شده که از لجاجت و هوسرانی دست به دامان کسانی شده اند که در تاریخچه ی آنها غیر از موذیگری و دو بهم زنی چیز دیگری نبود !!


ویدئوی زیر خود گویا هست

وقتی مرغ همسایه غاز است





جهت روشن تر شدن بحث و قضاوت واضح تر بازه سنی منتخبین خبرگان را به صورت جدا گانه لیست شده در ادامه ی مطلب میتوانید بخوانید.


برای دیدن بازه ی سنی منتخبین مردم در دوره ی پیش روی مجلس خبرگان رهبری به ادامه ی مطلب بروید.


ادامه مطلب ...

خودکشی برای ساعت 25.

روز شنبه 8 اسفند 1394 در حالیکه مردم ایران اکثرا سرگرم  و پیگیر نتایج انتخابات بودند .

 رسانه اونور آبی بر خلاف اصول خبر رسانی ، خودش رو در برای یک شخص خاصی در حد مرگ فدا کرد !!!


روز بعد انتخابات یک کشور با 60 % مشارکت طیف های مختلف مردمی مطمئنا برای یک رسانه به اندازه کافی تیتر و تحلیل و ایده باقی میگذاره تا اینکه بپذیریم چندین شبکه ماهواره ای ، از سر بی سوژه ای ، رای ندادن یک شخص را در چندین بخش خبری و تحلیلی سوژه میکنه و بصورت مفصل و ریز و دقیق در پی پیدا کردن علت رای ندادن آن شخص هستن !!!

واقعاً چرا  این رسانه ها تا این حد مو شکافانه  باید  خودش را فدای یک شخص خاص کند؟


ویدئوی زیر فقط بخشهای کوتاهی است از شبکه ماهواره ای BBCدر مورد کشف رای ندادن کروبی؟








خلاقیت در صدا و سیمای ما !!!

خلاقیت در صدا و سیما !!

گروه های سه نفره ای از شرکت کنندگان روی صحنه میایند یک آهنگ رو میخونن داور ها امتیازی میدند و بصورت تک حذفی یا دو حذفی به مرحله بعد می رن و بعلاوه اینکه با اختصاص هر کد به شرکت کننده بینندگان نیز میتونن به شرکتت کننده مورد نظر خود رای بدن..

------------------------

یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران ؛ به همین دلیل بهتر دیدیم پست اول این وبلاگ را به بررسی رسانه ملی خودمون بپردازیم ؛ متاسفانه برخی تصور میکنن چون ریاست صدا و سیما را رهبری معظم نصب می فرمایند ، لذا تمام برنامه های صدا و سیما مورد تایید ایشان میباشد، فیلم زیر خود گویای همه چیز است :



متاسفانه صدا و سیمای ما اگرچه در برخی بخش ها قوت و قدرت بسیاری دارد ، اما در برخی موضوعات عمومی از ضعف رنج میبرد ؛ در این پست نمیخواهیم به این مسئله بپردازیم که چرا این رسانه تاثیر گذار آنگونه که باید و شاید امتیاز بالایی در جزب مخاطب ندارد و یا اینکه برای آن پیشنهادی ارائه بدیم بلکه میخوایم با بررسی یک نمونه عینی و نشون دادن ضعف های این نمونه نتیجه گیری رو بسپاریم به خود شما :

 

نام نمونه بررسی شده : شب کوک 

سناریو:  این برنامه در واقع یک مسابقه صدا سازی و یا خوانندگی هست که از شبکه نسیم پخش میشه .

فضای برگزاری : برگزاری سالنی همراه با یک مجری مرد و چند موسیقیدان نه چندان مشهور به عنوان داور .

شکل برگزاری : گروه های سه نفره ای از شرکت کنندگان روی صحنه میایند یک آهنگ رو میخونن داور ها امتیازی میدند و بصورت تک حذفی یا دو حذفی به مرحله بعد می روند و بعلاوه اینکه با اختصاص هر کد به شرکت کننده بینندگان تلویزیونی نیز میتونن به شرکتت کننده مورد نظر خود رای بدن (با پیام کوتاه ) ..

دیدگاه : در اول پست پارگراف بالا را کپی کردم شاید با خوندن اون این تصور به ذهن برسه داریم از یک برنامه ماهواره ای صحبت میکنیم !!! اما خیر این یک برنامه وطنی هست که در مقیاس بسیار زیادی کپی برداری شده یا بقول خودشان کاور شده است !!

چالش : کپی برداری.

اگرچه در صنعت هنر هفتم صرف کپی کردن ؛ به اندازه کافی بار انتقادی داره و حتی بوده فیلمهای سینمایی موفقی که کپی بوده اند و از نظر گیشه هم موفق بودن ولی انتقادات شدیدی هم بدنبال داشتند ؛ اما در مدل ساخت برنامه های تلویزیونی شاید کپی برداری چندان مورد انتقاد گروه های حرفه ای قرار نمیگیره و چندان هم عیب محسوب نمیشه ؛ اما در این نمونه عینی (شب کوک ) عیب آنجایی هست که در موارد پایین به آن می پردازیم.

چالش : انتخاب موضوع.

درواقع وقتی شما موضوعی رو انتخاب میکنید که میباست در پیاده سازی آن یکسری الگوهای فرهنگی رو رعایت کنید درحالیکه این الگوها قبلن و در جای دیگر رعایت نمیشده ؛ خودتون را تو یه درد سر پر حاشیه قرار دادید. موسیقی و خوانندگی موضوع پردردسر و حساسی هست که انتخاب آن به تنهایی پرحاشیه خواهد بود مضاف بر اینکه شما نمیتونید برخلاف فلان برنامه ی شبکه برون مرزی از زن به عنوان یک بخشی از جزابیت استفاده کنید بنابراین به خودی خود از نظر جزابیت (فارغ از هر دیدگاهی) هیچگاه به آن برنامه مبداء که از آن کپی شده ، نمیرسه.

بنابراین بهتر بود در انتخاب موضوع حداقل موضوعی انتخاب میشد که این چالش رو به همراه نداشت ، اگرچه این مطلب هم قابل فهم است که رسانه ملی میخواهد هم از قافله عقب نباشه و هم یک نمونه پاک تر ارائه بده ؛ باید پرسید آیا موفق بوده؟ آیا میزان مخاطبین دو یا سه برنامه مشابه قابل قیاس هست!!!

شاید بهتر بود در همین قالب کمی خلاقیت بخرج میداند و مثلن روی یک برنامه ای شبیه آقای گزارشگر بیشتر مانور میداند چرا که تقریبا کمتر کسی انتظار داره یک زن به عنوان گزارشگر فوتبال شرکت کنه (باور پذیر تره از مسئله خوانندگی هست آن هم اینروزها که مسئله تک خوانی زن ها روایت داغ محافل اجتماعی و سیاسی و .. هست از طرفی خلاقانه تر هم هست).

چالش : نبود خلاقیت در شکل اجرا.

 در شکل اجرا به نظر دیگه هیچ گونه بحثی نمیمونه که حتی یه بچه دبستانی هم میتونه رو کپی فاجعه بار بودن این برنامه صحه بزاره ؛ فقط برای مثال چند نمونه سریع میاریم :

اگر از شکل اداره مسابقه توسط مجری - شکل داوری ها توسط داوران - شکل امتیاز دهی بینندگان به شرکت کنندگان که همه و همه دقیقا کپی از مشابه اونور آبی بوده بگذریم ؛ جالب اینکه حتی انتخاب لوکیشن هم تا سر حد امکان کپی و کپی و کپی بوده.

تو نمونه داخلی شرکت کننده بعد از پایان اجرا از صحنه خارج میشه و در رو میبنده و دوربین هم این صحنه خروج رو فیلمبرداری میکنه و حتی در قسمتهای اولیه در همین لوکیشن از شرکت کننده در مورد اجراش و میزان رضایتش سوال میپرسید (بصورت فاجعه باری این سکانس مورد کپی مشابه است ؛ واقعا چرا !! )


 

 

 

بنابراین حتی در این مورد هم خالی از هرگونه خلاقیتی ؛ کار دقیقن کپی و کاور شده است !

 

دو دیدگاه مطرح هست : دیدگاه اول اینکه صدا و سیما میتونه با ورود در این موارد مثل خوانندگی جلوی نفوذ رسانه های برون مرزی رو که بسته ای مخلوط از هنر+فحشا ارائه میکنند بگیره ؛ اگرچه این دیدگاه با اغماض شاید درست باشه ولی باید پرسید چرا در شکل اجرا هیچ توفیقاتی نرسیده ایم؟؟

البته دیدگاه دیگری هم مطرحه آن هم اینکه صدا و سیما با ورود به مسائل این چنینی نه تنها مخاطب جزب نمیکنه بلکه بدلیل اجرای ناقص و کلیشه ای و کپی شده آن ، هم از اعتبار خودش کم میکنه و هم تبلیغ معکوسی میکنه برای رسانه بیگانه ؛ این عده میگن چرا سری که درد نمیکنه دستمال بهش ببندیم؟ 

اما دیدگاه خیلیا مانند خود بنده اینه که خلاقیت میتونه خیلی به کمک صدا و سیما بیاد طوری که اصلا نیازی به کپی نداشته باشه بلکه حداکثر یک ایده ی مطلوبی رو در پیاده کردن یک برنامه پر طرفدار برای کارگردان برنامه های تلویزونی میتونه متواتر کنه..


به عنوان نمونه صدا و سیما میتونست :

- مسابقه دوبله گری راه بندازه ( اینطوری خانم ها هم مجوز ورود میگرفتند هم جزابیت داشت و هم کپی نبود ).

-مسابقه داستان سرایی فی البداهه( که هم استعداد یابی ادبیاتی میکرده و هم به رواج ادبیات و کتاب خوانی کمک میکرده )

- مسابقه آقای گزارشگر ( که قبلا هم پخش شده)

-و n مسابقه و روشهای دیگر .

عزیزی میگفت یا کاری رو شروع نکن یا حداقل قبلش مطمئن باش میتونی به بهترین شکل شروعش کنی اونوقت پایانش هم مطلوب میشه..


بنابراین میبایست گفت ،  برنامه های صدا و سیما در برخی موارد از ضعف شدید خلاقیت رنج میبرد ؛ همانطور که در تولید سریال "چهل سرباز" که با محوریت شاهنامه فردوسی و پیوند آن با اسلام و جمهوری اسلامی و آینده آن بوده به بدترین شکل ممکن کارگردانی شده بود به گونه ای که به اعتقاد اکثر کارشناسان هنری و سینمایی ؛  حتی مخالفین زبان پارسی و مخالفین فرهنگ اسلامی ایرانی هم نمیتوانستند به این شکل در تضعیف مقام شاعر بلند آوازه ای مانند فردوسی و  پیوستگی آن با فرهنگ اسلامی ایرانی موفق باشد !!